نامشخص [حرفای جدی] چهارشنبه, ۴ آبان ۱۴۰۱، ۰۳:۱۸ ب.ظ مهدی زبیدی ۰ نظر

در همین بیان، همین بستر. کاربرانی که عمدتا چندان اعتبار خاصی ندارن یا شناسه واضح و معتبری ندارن، درباره اتفاقات و اعتراضات اخیر طوری صحبت میکنن که واقعا آدم میمونه چی بگه. اینا واقعا انسانن؟ چه چیزی درون مغز اینها میگذره؟
یکی پست گذاشته و به غذا خوردن، تاکید میکنم، غذاخوردن دختر و پسر کنار هم میگه هم آغوشی و شهوت. د آخه ابله، تو رستوران نمیری؟ اونجا زنونه مردونه داره؟ خاک بر سرت که حتی غذا خوردن یه عده هم برات تحریک آمیزه. یکی دیگه معترضین رو مسخره میکنه چون عده ای ازشون گفتن که آیا درصورت اعتراض با ما برخورد میکنید؟ و سپس از شهادت و شهدا مایه گذاشته. نادان، نمیبینی صف هر روزه کشتار مردم رو توی خیابون؟ ف.شکن که داری، نگو نه که احساس میکنم منو مثل خودت گوش مخملی فرض کردی، پاشو تک تک اسامی بولد شده رو سرچ بزن و کنارش هزاران اسامی دیگه رو ببین. از هر منبعی که خودت دوست داری قربون عقل ناقص و قلب سنگت برم.

 

کاش خفه شدن رو یاد بگیریم اگه بلد نیستیم طرف مظلوم باشیم، و در کنارش، یاد بگیریم اگه دیدیم سمت اشتباهی هستیم و اونقدر حرفمون منطقی نیست از خون کسانی که جونشون رو برای آرامش وطن دادن مایه نذاریم. اونا نیستن که نظر بدن راجع به حرفایی که میزنید، این کارتون خود ظلمه.

و چه سری توی تاریخ نهفتست که تا بوده همین بوده، دشمنی با آرمان های یک قشر، و ناگهان تبدیل شدن به اون قشر....چرخش عجیبی در مبارزه و مبارزه. جنگیدید با داعش و داعش شدید، از کشتار حرف زدید و میکشید...چقدر عجیبه این دنیا...حرف من تمام. الباقی بحث ها رو به زمان میسپرم...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی