عمیقا میتونم حضور تاریکی شب رو حس کنم. وجودیت تاریک و ساکت شب آروم آروم درونم رخنه کرده. حالا من دیگه جزوی از شب ام. به محض تابش نور خورشید، درد تمام وجودم رو فرا میگیره و تنها شب رو دارم که با خودم خلوت کنم. اما چیزی فرق کرده.
خیلی وقته از نوشتنم میگذره، مثل خیلی وقت های قبلی. ولی فشار مغزی زیاد برای کسی که همیشه علاقه مند به نوشتن بوده، تنها یک ایده رو تو سرش میندازه و اونم پناه بردن به وبلاگ و نوشتنه.
و باز هم بگو، تکلیف من چه میشود؟ وقتی که ذره شدن ترجیحم بود به یک دفعه نیست شدن.
بالاخره بعد مدت جدی ای از تولید کار و صحبت با ناشر های مختلف، طی توافقی با تیم بریتانیایی Fullyfocused، فیلم کوتاه اکت سوم از چنل یوتیوب MYM: Million Youth Media منتشر شد.
به طور اتفاقی متوجه شدم امروز روز قلمه. طبق چیزی که توی ویکی پیدا نوشته شده، در این روز هوشنگ، پادشاه پیشدادی (نخستین سلسلهٔ پادشاهان در شاهنامه) نویسندگان رو گرد هم میاره و حضورشون رو گرامی میداره.و قلم، این اتفاق بشری، بنیه چه فرهنگ ها و نو آوری ها و روایت هایی بوده.
خیلی وقت ها پیش میاد، احساساتی برات بوجود میان که دوست داری به اشتراک بذاری.تصمیماتی که میگیری، پیشرفتی که میکنی، کاری که آرزو داری انجام بدی، یا شاید حس بدی که جلوی انجام یه کاری رو میگیره. وبلاگ بهترین جا برای تخلیه این حسه...
آخرین مطالب
دسته بندی مطالب
پیوند های روزانه
خلاصه آمار
- :
- :
- :
- :
- :